چهار دوست از روستایی در پنجاب رویای مشترکی دارند: رفتن به انگلستان. مشکل آنها این است که نه ویزا دارند و نه بلیط. یک سرباز قول می دهد که آنها را به سرزمین رویاهایشان ببرد.
فیلم جوان داستان یک شهروند عادی است که ناگهان به دلیل جرمی که مرتکب نشده است، مجازات میشود. این اتفاق غیرمنصفانه و ناگهانی باعث میشود که زندگی او به طور کامل دگرگون گردد و با افرادی که در شرایط مشابه او هستند، روبرو شود.
پس از اینکه روابط هند و پاکستان بهم میریزد دولت پاکستان تصمیم میگیرد با یک تروریست دلال بنام جیم همکاری کند و کشور هند را به زانو دربیاورد ، جیم نیز یک ارتشی سابق هندی هست که بسیار مهارت دارد و تصمیم میگیرد یک حمله ی چند جانبه به واسطه ی یک ویروس قدرتمند به هند وارد کند ولی در این میان پاتان قصد دارد هر طور که شده جلویش را بگیرد و...
داستان مردی جوان به نام شیوا را روایت میکند که به دنبال عشق و همچنین کشف حقیقت وجودی خود وارد یک ماجراجویی میشود. در طول سفر، او باید با نیروهای شیطانی زیادی که زندگیاش را تهدید میکنند، روبرو شده و…
این فیلم حول داستان زندگی باآو سینگ روایت میگردد ، مردی قد کوتاه با قلبی مهربان و پرشور و هیجان که البته غرور او گاهی باعث ناراحتیش میشود. او از یک خانوادهی ثروتمند بوده و هیچ مشکل مالی در زندگی نداشته است. اما…
وقتی که قانون منع قاچاق مشروبات الکلی در سخت ترین دوران خود است و مواد مخدر نیز در شهر گجرات ممنوع است، یک فرد بظاهر معمولی و باهوش تصمیم می گیرد که از خود شخصیتی را بسازد...
"هری" (شاهرخ خان) پس از غال گذاشتن خانواده گجراتی در فرودگاه، در کنار "سِجال"، یکی از اعضای خانواده گجراتی قرار می گیرد که حلقه نامزدی خود را گم کرده است. "هری" موافقت می کند تا حلقه اش را پیدا کند، اما...
اینبار در ادامه ی ماجراهای فیلم "گلمال" شاهد اتفاقی جدید هستیم، یک روح سرگردان که خانه ای را به تسخیر در آورده و مشکلاتی برای اهل خانه بوجود آورده است...
"کایرا" یک فیلمبردار تازه کار است که به دنبال زندگی کامل و بی نقص میگردد. آشنا شدن او با "جاگ"، یک جوان متفکر، باعث می شود طرز فکرش نسبت به زندگی تغییر کند...
"گورو"، طرفدار سرسخت ستاره ی فیلم های بالیوودی "آریان کانا" می باشد که به بمبئی سفر می کند تا بلکه خداوند آرزوی روز تولدش را برآورده کند. اما زمانی که همه چیز طبق نقشه پیش نمی رود، وسواس "گورو" روی "آریان" از حد و مرز عبور می کند و...
*
نسخه دوبله پارسی "طرفدار" (امور دوبلاژ صداوسیما - منوچهر والیزاده، حسین عرفانی، شهلا ناظریان، مهسا عرفانی، مینو غزنوی، علیاصغر رضایینیک، زویا خلیلآذر، علیرضا شایگان و...) | سینک اختصاصی
راهول برای برآورده کردن آخرین آرزوی پدربزرگش به روستای کوچکی در هند می رود: تا خاکستر او را در آب مقدس رودخانه آنجا بریزد. او در مسیرش با زنی آشنا می شود و یک سری اتفاقات غیر منتظره برای آن ها رخ می دهد...
*
نسخه دوبله پارسی "قطار چنای" (منوچهر والیزاده، مینو غزنوی و...) | سینک اختصاصی
«سامار آناند» بعد از از دست دادن دختر مورد علاقه اش در لندن، به عنوان یک متخصص در خنثی سازی بمب به ارتش هند می پیوندد. 10 سال بعد او به لندن باز می گردد در حالی که بخاطر یک حادثه حافظه اش را از دست داده است...
"دون" (شاهرخ خان)، بعد از سلطه بر دنیای تبهکاران آسیایی، بر اروپا چیره می شود. اما رئسای فعلی تبهکاران اروپایی، و همینطور مردان قانون سر راه او قرار دارند.
"رضوان خان" یک جوان مسلمان هندی است. او با وجود معلولیت جسمی خاص (اسپرگرسندرم) دارای قدرت حافظه و هوش خارق العاده ای است. رضوان توانایی های بالقوه ی فراوانی دارد، اما در هند از به فعلیت رساندن آن ها عاجز است. او بنا به وصیت مادر به امریکا می رود تا شاد زندگی کند و استعدادهای خود را شکوفا سازد. کاری که برادر کوچکتر او قبلاً انجام داده است. به امریکا رفتن همان و...
"راج" یک آرشیتکت بدشانس با "پریا" فعال اجتماعی که می تواند مهره شانس او باشد آشنا می شود. متاسفانه "پریا" تلاش می کند از مکانی که "راج" می خواهد آنجا را برای ساخت یک مرکز خرید تخریب کند محافظت می کند و...
فردی که به تازگی ازدواج کرده است و بر اساس مشکلاتی که همسرش با آنها مواجه بوده از او به ناچار دوری می گزیند، فرصتی به دست میاورد تا بتواند به منظور ارتباط برقرار کردن با همسر خود و رفع این مشکل تغییر چهره دهد و در کنار همسرش در مسابقه ی رقص شرکت کند اما..
کبیر خان (شاهرخ خان) یک از بازیکنان تیم ملی هاکی هند است که طی ماجرایی او را محکوم به خیانت به تیم می کنند و او را از تیم اخراج میکنند و او برای بازگشت دوباره به وضعیت قبلی و محبوبیت دوباره خود مسعولیت مربیگری اولین تیم ملی هاکی زنان هند را در دست میگیرد و ...
"آروش مهرا" به همراه دو هم اتاقی خود "تانمی" و "علی" در سیدنی زندگی راحتی را می گذارنند. او در رستورانی زنجیره ای کار می کند، "تانمی" کودکان را سرگرم می کند و "علی" از آپارتمانشان مراقبت می کند. "آروش" به هند سفر می کند تا در مراسم ازدواج "آرجون" شرکت کند و اینجاست که با "ایشا" آشنا می شود و...
در دهه 1970، «اوم» (شاهرخ خان) که یک بازیگر بلند پرواز است به قتل می رسد. اما طولی نمی کشد که در عصر حاضر دوباره متولد می شود. او شروع می کند به تحقیق درباره ماجرای مرگش و همینطور پیدا کردن «شانتی»، عشق زندگی سابقش.
«دِو» (شاهرخ خان) در آمریکا زندگی می کند و یک بازیکن فوتبال است. او با «ریا» (پریتی زینتا) ازدواج کرده که بعنوان مدل با یک مجله کار می کند. دِو از ناحیه پا مسدوم میشود و در حالی که مجبور است تمام مدت را در خانه بماند، به ریا وابسته می شود. طولی نمی کشد که او به همسرش مشکوک می شود و فکر می کند او با مردی بنام «ریشی» (آبیشک باچان) ارتباط دارد.
یک مرد ساده از بمبئی بنام "ویجی" (شاهرخ خان)، توسط پلیس به کار گرفته میشود تا به جای یک تبهکار حرفه ای بنام "دون" (شاهرخ خان)، که چهرهای مشابه او دارد، وارد یک باند قاچاق شود. اما همه چیز طبق برنامه پیش نمی رود و کارآگاهی که با او در ارتباط بوده کشته می شود. اکنون "ویجی" خودش به تنهایی باید هویت واقعی اش را اثبات کند.
«لاچی» (رانی مکرجی) با فرد پول دوستی بنام «کیشانلال» (شاهرخ خان) ازدواج می کند. لاچی رضایت چندانی از شوهرش ندارد، تا این که مرد برای یک سفر کاری 5 ساله راهی می شود و دختر تنها می ماند. در این بین روحی که خود را مانند کیشانلال کرده خود را به جای شوهر لاچی قالب می کند...
«ویر پراتاپ سینگ» (شاهرخ خان) یک خلبان در نیروی هوایی هند است که روزی یک زن زیبای پاکستانی بنام «زارا هیات خان» (پریتی زینتا) را می بیند. با وجود اینکه اکثر هندی ها میانه ای با پاکستانی ها ندارند، ویر بعد از چند ملاقات اولیه عاشق زارا می شود، اما بزودی در میابد که او نامزد یک پاکستانی ظالم و کج خلق است. یکی از دوستان زارا به ویر می گوید که زارا هم حس مشابهی به او دارد، و قصد دارد نامزدی اش را بهم بزند. اما وقتی که ویر به دنبال زارا می آید، اتفاقاتی غیر منتظره رخ می دهد و او به زندان می افتد. بیست سال بعد، ویر که هنوز پشت میله های زندان است، می فهمد که قرار است پرونده اش دوباره به جریان بیفتد...
راج ( شاهرخ خان ) روستا زاده ای است از طبقه متوسط که به دنبال بلند پروازی های شخصی به شهر بمبئی آمده است و در آنجا شرکت حمل و نقل کوچکی را تاسیس کرده و آنقدر ساده و بی تکلف است که در مواقع ضروری خود رانندگی کامیونها را بر عهده میگیرد . راج در یک تصادف با پریا ( رانی موکرجی ) ملاقات میکند ٬ دختری شیک و امروزی که در یونان به دنیا آمده و تربیت شده و اکنون در هند طراح لباس است...
زندگی دختری جدی و زمخت بنام «ناینا» (پریتی زینتا)، با آمدن همسایهی جدیدی بنام «آمان» (شاهرخ خان) تغییر می کند، مردی که به او روش جدیدی برای زندگی کردن یاد می دهد.
«دوداس» (شاهرخ خان) پسر یک خانواده ثروتمند است که از دیرباز عاشق دختری بنام «پرواتی» بوده است، اما خانواده اش مانع ازدواج او با آن دختر شده اند. سرانجام دوداس برای تسکین دردش وارد مسیری برگشت ناپذیر می شود و سرنوشت او از دست او و همینطور خانواده اش خارج می شود...
«یشواردان ریچارد» (آمیتاباچان) زندگی ثروتمندانه ای همراه همسرش و دو پسرش «راهول» (شاهرخ خان) و «روهان» (هریتیک روشن) دارد. راهول پسرخوانده ی این خانواده است، اما آنها همچون پسر خودشان با او رفتار می کنند. آنها به دنبال یک عروس مناسب برای پسر بزرگشان، راهول هستند، و دختری جوان بنام «ناینا» را برای او پیدا می کنند. اما راهول با وجود مخالفت خانواده اش، عاشق دختر دیگری شده است و ...
شاهزاده «آشوکا» ( شاهرخ خان ) که جانشین پادشاهی پدرش است، به خواسته ی مادرش تصمیم می گیرد مدتی زندگی شاهانه را رها کرده و در دنیای وحشی زندگی کند. در این ماجرا او عاشق دختری ( کارینا کاپور ) می شود که...
نارایان( آمیتا باچان) مدیر یک کالج در هندوستان است که عقاید سرسختی در رابطه با عشق دارد. از نظر او بروز دادن عشق امری است غیر قابل تحمل. در این حین 3 تن از دانشجویان این کالج دلباخته میگردنند. داستان با ورود معلم موسیقی جدید ( شاهرخ خان) به این کالج دست خوش تغییراتی میشود...
همسر "ساکت خان" در شورش کلکته مورد تجاوز قرار گرفته و کشته می شود. او تصور می کند "گاندی" مسئول همه اتفاقاتی است که در کشور در جریان است و تصمیم می گیرد او را به قتل برساند...
"جانجون والا" در جستجوی دختر فراری خود است تا او را به ازدواج تاجری ثروتمند که قولش را داده در بیاورد و تلاش می کند با آدم ربایان مذاکره کند تا او را در امنیت آزاد کند اما...
«انجلی» (کاجول) در دوران کالج عاشق بهترین دوستش، راهول (شاهرخ خان) بود، اما راهول از ابتدا به «تینا» (رانی) علاقه داشت. سال ها بعد در حالی که تینا فوت کرده است، دختر هشت ساله اش قصد دارد انجلی و پدرش راهول را به هم برساند...
"امار وارما" تهیه کننده برنامه خبر رادیو،زنی مرموز را در ایستگاه قطار می بیند.او عاشق زن می شود اما زن عشقش را پس زده با وجود اینکه به نظر به او علاقه مند می رسد.بعدها او می پذیرد با دختری که خانواده اش انتخاب کرده ازدواج کند اما به یکباره آن زن پیدایش می شود و...
«رائول» (شاهرخ خان) کارگردان یک گروه رقص و آواز است. او با یکی از رقاص های گروهش بنام «نیشا» (کاریشما کاپور) رابطه دوستی قوی ای دارد. نیشا طوری رفتار می کند که انگار فقط یک دوست ساده برای رائول است، اما در قلبش او عمیقا عاشق رائول می باشد...
"پردیس" با وجود اینکه در آمریکا زندگی می کند اما هیچگاه زادگاه خود یعنی هندوستان را فراموش نکرده است.او امیدوار است برای پسر غرب زده خود "راجیو" یک عروس خوب پیدا کند و...
«سیما» دختر جوان و زیبا، اما فقیری است که می خواهد خیلی زود به ثروت برسد. مرد ثروتمندی بنام «سیدارت» عاشق سیما است، در حالی که متاهل می باشد. «راهول» نیز مرد فقیری است که برای سیدارت کار می کند، و او هم به سیما علاقه دارد...
دورگا سینگ (راخی) زن فقیری است که دو پسر جوان به نام های آرجون (شاهرخ خان) و کاران (سلمان خان) دارد. پدراین دو مردی ثروتمند بوده که به دست یکی از اقوامش به نام تاکور دورجان سینگ (آمریش پوری) به قتل رسیده است. ودورگا این موضوع را از فرزندانش مخفی می کرده
«سمرین» (کاجول) دختری آرام و سربراه از یک خانواده متعصب هندوستانی مقیم شهر لندن است که علیرغم میل باطنی و بخاطر احترام به پدر و عقاید او قرار است به زودی با پسری مقیم هندوستان ازدواج نماید بدون آنکه حتی او را بشناسد چرا که پدر شناخت خود از خانواده پسر را کافی میپندارد. «راج» (شاهرخ خان) جوانی است ثروتمند، شوخ طبع٬ سر به هوا و مقیم شهر لندن که به تازگی از دانشگاه فارغ التحصیل شده. این دو یکدیگر را در یک سفر به دور اروپا به همراه دوستانشان ملاقات میکنند و علی رغم تفاوتهای بارز شخصیتی و مسئله ازدواج قریب الوقوع سمرین به یکدیگر دل میبازند٬ ولی بدون آنکه جرات ابراز آنرا داشته باشند از هم جدا میشوند...
«مادان چوپرا» به همراه دو دخترش «سیما» و «پیریا» زندگی مرفحانه ای دارد. علاقه شدید او در مسابقات اتومبیل رانی است، اما بالا رفتن سنش باعث شده که کم کم این مسابقات را کنار بگذارد...
داستان در مورد زنی است که میان عشق دو مرد گیر افتاده. از یکی از آن ها می ترسد و در عین حال برای دیگری دل می سوزاند. او باید برای انتخاب یکی از این دو تصمیم بگیرد...